حجاب که در ابتدا مطالبه‌ای اجتماعی بود، به دلیل سیاست‌های حاکمیت به یک چالش سیاسی تبدیل شده است. جامعه‌شناسان معتقدند که برخوردهای قهری و نادیده گرفتن خواسته‌های مردم، نه تنها باعث تشدید شکاف‌های اجتماعی می‌شود بلکه حتی بخش‌های مذهبی جامعه را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. فعالان سیاسی هشدار می‌دهند که بی‌توجهی به مطالبات زنان، از جمله امنیت اجتماعی و رفع تبعیض، می‌تواند بحران‌های عمیق‌تری ایجاد کند.

احتمال بروز دوباره شکاف‌های اجتماعی/مطالبات زنان تلنبار شده

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، جامعه‌شناسان معتقدند که شکاف اجتماعی در موضوع حجاب بین ۲۰ تا ۳۰ درصد است. همچنین، ۸۰ درصد جامعه حجاب را به عنوان یک مسئله سیاسی نمی‌بینند و آن را بیشتر به عنوان یک رفتار فردی در نظر می‌گیرند. ابوالفضل اقبالی، جامعه‌شناس و پژوهشگر، در تحلیلی که از رخدادهای سال ۱۴۰۱ ارائه داده، به این نکته اشاره می‌کند که در موضوع حجاب و به‌ویژه در رابطه با گشت ارشاد، بسیاری از نخبگان پیش از این هشدار دادند که باید اصلاحاتی صورت بگیرد. با این حال، این هشدارها نادیده گرفته شد و همین بی‌توجهی به بازخوردهای جامعه باعث آسیب‌های جدی شد.

اقبالی تأکید می‌کند که در حال حاضر نیز مطالباتی درباره حجاب وجود دارد و اگر تصمیمات جدید حاکمیت با گفت‌وگو و تفاهم با مردم همراه نباشد، احتمال بروز دوباره شکاف‌های اجتماعی وجود دارد. او همچنین هشدار می‌دهد که این شکاف می‌تواند حتی در میان افراد مذهبی جامعه نیز رخ دهد. در ادامه این بحث، اقبالی به این نکته اشاره می‌کند که موضوع حجاب پیش از این هم دارای دو وجه متفاوت، یعنی سیاسی و فردی بوده است.

زهرا نژادبهرام، فعال سیاسی اصلاح‌طلب فعالیت میکند، در گفت‌وگویی با روزنامه "اعتماد" نیز حجاب را یک مطالبه اجتماعی می‌داند که به دلیل رفتارهای حاکمیت تبدیل به یک مطالبه سیاسی شده است. او معتقد است که آنچه ما می‌بینیم، مانند قله کوه یخی است که زیر آن انبوهی از مطالبات نادیده گرفته‌شده نهفته است و همین مسائل در طول سال‌های اخیر به شکل اعتراضات اجتماعی بروز کرده است.

نژادبهرام توضیح می‌دهد که حوادث سال‌های اخیر نشان‌دهنده تلنبار شدن مطالبات زنان در طی چهار دهه گذشته است؛ از بیکاری گرفته تا تبعیض حقوقی و اجتماعی و نبود امنیت خانوادگی. به اعتقاد او، اعتراض به حجاب در واقع پوششی برای مسائل بزرگ‌تری مانند نبود امنیت اجتماعی برای زنان بوده است. او همچنین اشاره می‌کند که حوادث تلخی مانند فوت مهسا امینی باعث شده است که این کوه یخ از مطالبات زنان ذوب شود و خشونت‌های خانگی و اجتماعی نیز به این نادیده‌گرفته شدن مطالبات دامن زده است.

نژادبهرام با اشاره به نبود قوانین مناسب برای حفاظت از امنیت زنان و مقابله با خشونت علیه آنان، می‌گوید که این نواقص به ناحق به مساله حجاب نسبت داده شده است. در حالی که زنان خواستار امنیت در جامعه و خانواده هستند. او تاکید می‌کند که زنان به دنبال بیان بغض فروخورده ناشی از تبعیض‌های جنسیتی بوده‌اند و حادثه مهسا امینی باعث شد که این بغض‌ها سر باز کند.

نژادبهرام به یک نظرسنجی انجام‌شده در سال ۹۶ اشاره می‌کند که نشان می‌دهد بیکاری و اشتغال مهم‌ترین مطالبه زنان در آن زمان بوده است. در حالی که حجاب در رتبه‌های پایین‌تری از این مطالبات قرار داشت. اما نادیده گرفتن و بی‌توجهی به مطالبات زنان منجر به بروز اعتراضات ۱۴۰۱ شد. او اضافه می‌کند که امنیت و رفع تبعیض از اصلی‌ترین مبانی جوامع هستند که حاکمیت باید به آنها توجه کند، اما عدم توجه به این مسائل باعث شکل‌گیری بحران‌های ثانویه می‌شود.

به گفته او، خشونت علیه زنان که قبلا در خانه‌ها پنهان بود، اکنون به شکل علنی در سطح جامعه دیده می‌شود و گشت ارشاد نمونه‌ای از این خشونت‌های رسمی است. نژادبهرام بر این باور است که شدت مطالبات زنان بالا رفته و حاکمیت نمی‌تواند به راحتی این مطالبات را نادیده بگیرد.

او در پایان می‌گوید که امروز جامعه مطالبه‌گر است و حتی زنان محجبه نیز خواستار پایان حضور گشت ارشاد در شهرها هستند. آنها معتقدند که تنش‌های ناشی از اجرای طرح‌هایی مانند نور و گشت ارشاد باعث ایجاد ناامنی اجتماعی می‌شود. با وجود این اعتراضات، طرح‌هایی نظیر لایحه حجاب همچنان مطرح می‌شوند و جامعه همچنان در تلاطم است و نمی‌داند که آیا حاکمیت به مطالبات آنان توجه خواهد کرد یا نه.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha